در غم عاشورائیان
عصر عاشورا زمین فریاد کرد
ناله ها از ظلم و از بیداد کرد
خون فشان گردید از بیداد دون
صیحه زد جاری نمود از دیده خون
عصر عاشورا ز خصم بد نهاد
آتش اندر خیمه گاه دین فتاد
سوخت قلب دخت خیر المرسلین
سوخت از کین خیمه و خرگاه دین
شد زمین ماتم سرای انس و جان
از غم عظمی عاشورائیان
شد زمین را سینه تنگ از آن عزا
نیل گون شد از غم آن کشته ها
لاجرم بر آن عزا شد نوحه گر
تا قیامت نوحه دارد سر به سر
نوحه گر بر سید اهل شباب
بر گل نو رسته دست رباب
بر حسین و بر علی اکبرش
بر علمدار رشید لشگرش
نوحه بر سقای طفلانش کند
نوحه بر جسم جوانانش کند
بر به خون غلتیدگان راه عشق
بر شهیدان در درگاه عشق
بهر از خود رسته گان بی قرار
بهر نائل گشته گان بزم یار
بهر پیغام آور کرب و بلا
بر یتیمان به ماتم مبتلا
ای زمین بستر بگستر از وفا
بر شهیدان ای زمین کربلا
بر تن بی دست عباس علی
دست حق بر پیکر او منجلی
بر شبیه خاتم پیغمبران
بر علی اکبر ، آن رعنا جوان
بهر قاسم یادگار مجتبی
برگشا آغوش بر آن کشته ها
اشک ریزامشب زمین،گاه غم است
زینب دخت علی (ع) در ماتم است
اشک ریز امشب به طفلان یتیم
کز جفای اشقیاشان دل دو نیم
جای اشک از دیده خون جاری نما
دیده را خون ریختن باشد روا
ای زمین آرامش امشب در تونیست
ماه هم در آسمان امشب گریست
اختران را دیده پر خون کرده ای
ای زمین با آسمان چون کرده ای
ای زمین فریاد طفلان را نگر
نزد خود شام غریبان را نگر
گر ، دو گل گم شد میان خارها
خیزشی کن جستجو از وفا
آتش از دامانشان خاموش کن
یک تبسم بر دو تن مدهوش کن
تازیانه از کف جلاد گیر
داد طفلان را تو از بیداد گیر
همتی کن ای زمین ، بهر خدا
شو انیس دختر شیر خدا
همنوایی کن تو با زین العباد
بر ملا کن فسق قوم بد نهاد
تا به روز حشر بر این غم بنال
تا به محشر اشک ریز از این ملال
با تو در این غم شریک و نوحه گر
جمله موجودات عالم سر به سر .....
خامه حکاک هم خونبار شد
قلب عالم خون از این گفتار شد